یادداشت اول
درباره این وب سایت
آیا دربارۀ راهاندازی وبسایت باید توضیح داد؟ این پرسش از آن جهت ممکن است بیهوده به نظر برسد که آن را امری بدیهی و همهگیرشده تصور کنیم و مفروض بگیریم قابلیتها و کارکردهای آن برای همگان روشن است. اما قاعدتاً چنین نیست. وبسایت به یک معنا پدیدهای به لحاظ زمانی قدیمی است. چند دهه پیشتر با گسترش اینترنت، وبسایت به عنوان امکان و فرصتی برای تماس با مشتریان و مخاطبان، اطلاعرسانی …
ادامه مطلب ←
دیگرانه
👁️🗨️ رصد
به مثابه روش زيستن در جهان سرطاني
۱. جهان زيست سرطاني بيش از هر جهاني برآمده از «بيم و اميد» و «تحديد و فرصت» است. بيم از ورود عنصر و عاملي متفاوت با عناصر و عوامل متعارف موثر بر زندگي و تحديد شرايط و زمينههاي زيستن به روال معمول و اميد به خلق فرصتهاي نو براي بازانديشيدن در معنا و بازآفريدن نقشي نوتر و اثربخشتر در حيات فردي و اجتماعي؛ البته در تجربه من از سرطان وزن وجه اميد و فرصت، سنگينتر از جنبههاي هراسآميز و تحديدآميز آن بوده و هست. با اين حال دانش …
ادامه مطلب ←
تالار گفتگو
روزنامه
وضعیت رتروتوپیایی جامعۀ امروز ایران
معناها و آسیبها
— بهروز گرانپایه
این مقاله میکوشد وضعیت جامعه ایران را ذیل مفهوم رتروتوپیا توصیف و تحلیل کند. رتروتوپیا مفهومی است که زیگمونت باومن آن را بازگشت به یوتوپیا، آرمانشهر یا آینده تعریف میکند. او جهان کنونی را درگیر خشونت گسترده و بیمهار، قبیلهگرایی، نابرابری، رقابتهای ملی و مخاصمات بین کشورها میداند. در شرایطی که نابرابری اقتصادی و قطبیشدن جوامع به اوج رسیده است؛ در سطح فردی نیز انسان کنونی را مستأصل، ازخود بیزار، و در تمنّای نبودگی میبیند که در چنین وضعیتی میل به بازگشت به رحم را به عنوان جایی گرم و نرم و آرام آرزو میکند. بهنظر میرسد، جامعه ایران در وضعیتی مشابه قرار دارد: نابرابری فزاینده، فساد گسترده، ناکارآمدی در کنار زوال نظام اخلاقی و یأس فراگیر و عمیق از آینده، اعتبار آرمانهای انقلاب را زدوده است. ناامیدی، سرخوردگی و فقدان چشمانداز از آینده، میل به بازگشت به گذشته را تقویت کرده است. اگر این وضعیت را ذیل مفهوم رتروتوپیا قرار دهیم، گرایشهای نوستالژیک یا گذشتهگرایانۀ متنوعی که در جامعه ایران سر برکشیده است، قابل فهم میشود. …
ادامه مطلب ←
یادوارهها
طراح: حسین صافی
با مهندس سحابی در عادل آباد شیراز
روز پنجم اردیبهشت سال ۱۳۵۶ که توسط ساواک در منزلمان در محلۀ بیات بازداشت شدم، خیلی زود به دیدار و آشنایی با چهرۀ معروف و ماندگار تاریخ معاصر ایران، یعنی عزتالله سحابی در زندان عادل آباد شیراز انجامید. صبح آن روز هنوز ساعت ۷ نشده بود و من در رختخواب بودم که مادرم را هراسان بالای سرم دیدم که میگفت “برو تو پستو لابلای رختخوابها مخفی شو، ساواک اومده دنبالت”. اما دیر شده بود و فرصتی برای مخفی شدن وجود نداشت. آنها وارد خانه شده بودند و از همسایه که آن طرف حیاط خانۀ قدیمی پدری زندگی میکردند، سراغ مرا گرفته و سریع به اتاق ما رسیده بودند …
ادامه مطلب ←
سرودهها
🌈 پروانه
تنم لبالب از تب است
از آفتاب مهر تو
که میتابد روز و شب بر این تن تشنه
آموزگار مدارا و سادگی
تبسّم و وارستگی
نه از یاری تن میزنی
نه از راستی میگریزی
همیشه پرسشی
همیشه تردید
که میپنداری یقین توقف است
در جستجوی حقیقت
بیپروای هر خطری
پروانهٔ بیقرار رفتنی
آب، حیات میدهد
گندم زندگی میسازد
و عشق معنا میبخشد
ای بیدریغ مهرِ منتشر
ای مهربانی زلال
بیشتر ببار
بر این عطش تن
تا نَمی از آزادگیات
مرا سیرابتر کند.